زمینهی تاریخی
محمدشاه، پسر عباسمیرزا، در سال ۱۲۵۰ قمری پس از مرگ فتحعلیشاه به سلطنت رسید. در آن زمان ایران هنوز از پیامدهای شکستهای نظامی از روسیه (در جنگهای ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸) و پیمانهای گلستان و ترکمانچای رنج میبرد. یکی از نتایج این شکستها، آگاهی نخبگان قاجار از عقبماندگی نظامی ایران نسبت به اروپا بود.
عباسمیرزا، ولیعهد نیرومند و اصلاحطلب فتحعلیشاه، برای جبران این ضعف، دست به اصلاحاتی در ارتش زد که از مهمترین جنبشهای نظامی در تاریخ ایران نو بهشمار میرود. این اصلاحات پایهی ارتش محمدشاه را تشکیل داد.
به طور خلاصه، ارتش محمد شاه، ارتشی “نیمهمدرن” بود که هستهی اصلی آن را مدیون اصلاحات عباس میرزا بود، اما به دلیل مشکلات مالی ناشی از جنگ با روسیه و مداخلهی روز افزون خارجیها، این اصلاحات متوقف شد و ارتش نتوانست به یک نیروی کارآمد تبدیل شود.
۱. تاثیر اصلاحات عباس میرزا (نظام جدید)
اصلاحات عباس میرزا که به «نظام جدید» معروف شد، سنگ بنای ارتش مدرن ایران بود. عباس میرزا پس از شکستهای سنگین از روسیه، متوجه شد که ارتش سنتی مبتنی بر نیروهای ایلیاتی (چریک) توان مقابله با ارتشهای مدرن اروپایی را ندارد.
تأثیرات کلیدی این اصلاحات که به محمد شاه به ارث رسید، عبارت بودند از:
- ایجاد ارتش دائمی: عباس میرزا برای اولین بار ارتشی ایجاد کرد که به جای وابستگی به ایلات، به صورت دائمی در خدمت دولت بود. این سربازان یونیفرمپوش، حقوقبگیر و تحت آموزشهای نظامی (مشق) قرار میگرفتند.
- استخدام مستشاران خارجی: او افسران اروپایی (ابتدا فرانسوی و سپس انگلیسی و حتی روسی) را برای آموزش پیادهنظام و توپخانه به خدمت گرفت.
- ایجاد توپخانه مدرن: تمرکز ویژهای بر ایجاد واحدهای توپخانه منظم صورت گرفت که در ارتش سنتی قاجار وجود نداشت.
- تأسیس کارخانجات اسلحهسازی: تلاشهایی برای ساخت سلاح و مهمات در داخل (بهویژه در تبریز) انجام شد.
نقش حیاتی در به قدرت رسیدن محمد شاه: زمانی که فتحعلی شاه (پدربزرگ محمد شاه) درگذشت، مدعیان زیادی برای سلطنت وجود داشتند. این ارتش مدرنیزه شدهی آذربایجان (نظام جدید) بود که به فرماندهی محمد میرزا (محمد شاه آینده) از تبریز راهی تهران شد و رقبای سلطنتی (مانند ظلالسلطان در تهران و رکنالدوله در فارس) را که متکی به نیروهای سنتی بودند، به سرعت شکست داد. با قاطعیت میتوان گفت که محمد شاه تاج و تخت خود را مستقیماً مدیون اصلاحات نظامی پدرش بود.
۲. وضعیت ارتش در دوران محمد شاه
پس از به قدرت رسیدن محمد شاه، روند اصلاحات نظامی نه تنها ادامه نیافت، بلکه دچار رکود و زوال شد.
- ساختار دوگانه ارتش: ارتش محمد شاه ترکیبی ناهمگون از دو بخش بود:
- نیروهای منظم (نظام): همان بازماندگان «نظام جدید» عباس میرزا که عمدتاً در آذربایجان مستقر بودند. این نیروها هستهی اصلی ارتش بودند اما تعدادشان محدود بود (حدود ۴۰ هزار نفر).
- نیروهای نامنظم (چریک): بخش اعظم ارتش را نیروهای ایلیاتی و سوارهنظام سنتی تشکیل میدادند که فقط در زمان جنگ فراخوانده میشدند و انضباط و سلاح مدرن نداشتند (حدود ۶۰ هزار نفر).
- مشکلات اساسی ارتش محمد شاه:
- مشکلات مالی و حقوق: بزرگترین ضعف ارتش، عدم پرداخت منظم حقوق سربازان بود. جنگ تجاوزکارانهی روسیه علیه دولت قاجار خزانه را خالی کرده بود و سربازان اغلب ماهها حقوق نمیگرفتند.
- نفوذ سیاسی مستشاران: مستشاران خارجی (بهویژه انگلیسی و روسی) که برای آموزش ارتش حضور داشتند، بیش از آنکه به فکر تقویت ارتش ایران باشند، درگیر «بازی بزرگ» (رقابت سیاسی روسیه و بریتانیا) بودند و اهداف سیاسی دولتهای خود را دنبال میکردند.
۳. آزمون بزرگ: محاصره هرات (۱۸۳۷-۱۸۳۸)
مهمترین اقدام نظامی محمد شاه، تلاش برای بازپسگیری هرات بود. این لشکرکشی به خوبی وضعیت ارتش او را نشان داد:
- نقاط قوت (میراث عباس میرزا): ارتش ایران توانست با استفاده از همان پیادهنظام آموزشدیده و بهویژه توپخانهی مدرن (که اغلب توسط افسران اروپایی هدایت میشد)، هرات را برای ماهها محاصره کند.
- نقاط ضعف (رکود دوران محمد شاه): محاصره در نهایت شکست خورد. دلایل اصلی این شکست عبارت بودند از:
- مداخلهی بریتانیا: انگلیس که هرات را “دروازه هند” میدانست، با اعزام ناوگان جنگی و اشغال جزیره خارک، دولت قاجار را تهدید نظامی کرد.
- فروپاشی لجستیک: ارتش در پشت جبهه سیستم تدارکات (لجستیک) منظمی نداشت. آذوقه و مهمات به درستی نمیرسید.
- روحیه پایین: به دلیل نرسیدن حقوق و جیره، بیماری و فرار از خدمت در میان سربازان شایع شد.
در نهایت، محمد شاه مجبور شد تحت فشار بریتانیا محاصره را رها کند. این شکست نشان داد که اصلاحات عباس میرزا اگرچه ضروری بود، اما بدون اصلاحات مالی، اداری و سیاسی گستردهتر بینتیجه میماند.
ارتش قاجار در گزارش مستشار نظامی بریتانیا
ارتش قاجار در عصر محمدشاه؛ ۱۰۰ هزار نیروی منظم و نامنظم در خدمت داشت. بر اساس گزارش کلنل چارلز استودارت، مستشار نظامی بریتانیا در تهران (نشریه «بررسیهای تاریخی»، سال پنجم، شماره ۲، ۱۳۴۹) ، ارتش ایران در دورهی محمدشاه قاجار شامل بیش از ۴۰ هزار نیروی منظم و ۶۰ هزار نیروی نامنظم بود. این نیروها از مناطق مختلف کشور تأمین میشدند و واحدهای مستقر در تهران نقش پشتیبان اصلی قدرت مرکزی را ایفا میکردند.
در دوره سلطنت محمدشاه قاجار، ارتش ایران ساختاری دوگانه شامل نیروهای منظم و نامنظم داشت که مجموعاً حدود ۱۰۰ هزار نفر را در بر میگرفت. چارلز استودارت در گزارشی خطاب به مستر الیس، وزیر مختار بریتانیا در تهران، جزئیات این ساختار را شرح داده است.
بر اساس این گزارش، نیروهای منظم ارتش شامل ۳۹ هزار نفر پیادهنظام، ۲۰۰ نفر سوارهنظام و ۱۵۵۰ نفر نیروی توپخانه بودند که مجموعاً ۴۰ هزار و ۷۵۰ نفر را تشکیل میدادند. این نیروها در قالب ۳۹ گردان پیاده (هر گردان ۱۰۰۰ نفر) و دو گردان سواره (هر گردان ۱۰۰ نفر) سازماندهی شده بودند. توپخانه ارتش نیز شامل ۶۰ عراده توپ بود که توسط اسب کشیده میشد و ۱۵۵۰ نفر مسئول حمل، نظافت و شلیک آنها بودند.
در کنار این نیروهای منظم، ارتش قاجار از ۶۰ هزار نیروی نامنظم نیز بهره میبرد که شامل ۲۰ هزار تفنگچی پیاده و ۴۰ هزار سوارهنظام بودند. این نیروها در مواقع اضطراری یا جنگی به خدمت گرفته میشدند و ساختار ثابتی نداشتند.
واحدهای ارتش از مناطق مختلف کشور تأمین میشدند؛ از جمله تهران، آذربایجان، عراق عجم، فارس، خراسان و کرمانشاهان. چهار هنگ در تهران مستقر بودند که لباس و حقوق منظم دریافت میکردند و نقش پشتیبان اصلی قدرت مرکزی را ایفا میکردند. نکتهی جالب اینکه، علاوه بر سه هنگ از آذربایجان، یک هنگ از سربازان فراری روس نیز در ساختار ارتش خدمت میکردند.
نمودار سازمانی ارتش محمدشاه قاجار (حدود سالهای ۱۲۵۲–۱۲۵۴ق / ۱۸۳۶–۱۸۳۸م)
محمدشاه قاجار
│
┌─────────────┴─────────────┐
│ │
وزیر جنگ (وزیر نظام) سپهسالار کل قشون
(میرزا تقیخان فراهانی) (حسینخان سردار)
│ │
┌──────┼──────────────┐ │
│ │ │ │
قوای پیاده (نظام نو) قوای سواره توپخانه
(یگانهای تبریز، (ایل قاجار، (توپهای سبک و
ارومیه، زنجان، افشار، سنگین با افسران
تهران و اصفهان) شاهسون) ایرانی و روسی)
│
├─ گردانهای تبریزی (هر گردان ≈ ۸۰۰ نفر)
├─ گردانهای تهرانی
├─ گردانهای خراسانی
└─ گردان مخصوص گارد شاهی (قراولخانه)
در کنار این ساختار رسمی، واحدهای ایلاتی و نیروهای محلی همچنان بخش مهمی از ارتش بودند، ولی فرماندهی مرکزی و انضباط نظام جدید تا حدی بر آنان اعمال میشد.
ترکیب نیروها در لشکرکشی به هرات (۱۸۳۷–۱۸۳۸م)
این لشکرکشی بزرگترین عملیات نظامی در زمان محمدشاه بود و آزمونی برای سنجش کارآمدی اصلاحات عباسمیرزا به شمار میرفت.
هدف و فرماندهی
- هدف: بازگرداندن هرات به قلمرو دولت قاجار.
- فرمانده کل قوا: خود محمدشاه.
- فرماندهان اصلی:
- حسینخان سردار (قوای تبریز و مرکزی)
- میرزا تقیخان فراهانی (ناظر و تنظیمکنندهی تدارکات و امور نظام)
- امیرنظام گروسی (ادارهی امور سیاسی و مذاکرات)
تعداد و ترکیب نیروها
| نوع نیرو | شمار تقریبی | توضیح |
|---|---|---|
| پیادهنظام منظم (نظام جدید) | ۱۵٬۰۰۰ تا ۲۰٬۰۰۰ نفر | یونیفورم متحدالشکل، آموزش اروپایی، دارای افسران ایرانی و چند مستشار خارجی |
| سوارهنظام ایلاتی | ۱۰٬۰۰۰ تا ۱۲٬۰۰۰ نفر | از ایلات قاجار، افشار، شاهسون، بختیاری و قشقایی |
| توپخانه | حدود ۶۰ تا ۸۰ عراده توپ | بیشتر توپهای سبک ۶ تا ۱۲ پوندی، بخشی ساخت تبریز |
| نیروهای پشتیبانی و مهندسی | حدود ۲٬۰۰۰ نفر | شامل آهنگران، توپسازان، باربران، پزشکان و پرستاران نظامی |
| مجموع کل نیروها | حدود ۳۵٬۰۰۰ تا ۴۰٬۰۰۰ نفر | بزرگترین سپاه منظم ایران پس از زمان نادرشاه |
ویژگیهای سازمانی
- انضباط و آموزش:
در گزارش افسر انگلیسی «سر جان مکنیل» آمده است که نیروهای پیاده در صفهای منظم حرکت میکردند و فرمانها را به سبک اروپایی اجرا مینمودند.
یونیفورم آنان شامل کلاه سیاه، کت سبز تیره و کمربند سرخ بود. - توپخانه:
توسط شاگردان عباسمیرزا و افسران آموزشدیده در تبریز اداره میشد. با این حال، کمبود اسب و لوازم نقلیه موجب کندی حرکت میشد. - تدارکات و لجستیک:
میرزا تقیخان فراهانی سیستم تأمین آذوقه و انبارهای میدانی را سامان داد و نقشههای راه را تنظیم کرد. این تجربه بعدها در اصلاحات امیرکبیر مورد استفاده قرار گرفت. - پشتیبانی عشایری:
ایلات ضمن تأمین نیروی سوارهنظام، در تأمین علوفه و باربری نیز نقش داشتند. - نقش مستشاران خارجی:
چند افسر روسی و فرانسوی در امور توپخانه و نقشهکشی کمک میکردند، اما بخش اصلی اداره ارتش بهدست افسران ایرانی بود.
نقاط ضعف در عملیات هرات
- نبود تدارک کافی در مناطق بیابانی خراسان.
- شیوع بیماری و فرسودگی سپاه.
- فشار سیاسی انگلیس و محاصرهی ناوگان آنان در جنوب که منجر به عقبنشینی سپاه قاجار شد.
با وجود این شکست سیاسی، ساختار ارتش در مقیاس ملی تقویت شد و پایهای برای نوسازی نظامی دورهی ناصری گردید.
