در امتداد جبهۀ دونتسک، ضدحملهٔ کوچک اوکراینیان کوشش میکند برداشتها را در میان متحدان غربی کیف دگرگون سازد.
نوشته: لوک هاردینگ (دروزژکیوکا)
منبع: روزنامه گاردین
شنبه، ۱۱ اکتبر ۲۰۲۵
وقتی دونالد ترامپ در اواخر اوت آمادهٔ دیدار با ولادیمیر پوتین در آلاسکا میشد، روسیه در شرق اوکراین حملهای را آغاز کرد. گروپهای کوچکِ پیاده در حوالی دوبروپیا پیش آمدند، با مقاومت اندک پانزده تا بیست کیلومتر پیشروی کردند و زنجیرهای از قریهها را به چنگ آوردند.
این یک تکهٔ خاکِ کوچک است، اما در ماههای اخیر تصویر بزرگتری از جنگ را شکل داده است. در زمان نشست آلاسکا، موفقیتهای اولیهٔ روسیه بهعنوان نشانی از «شتاب» آن کشور خوانده شد؛ و بازپسگیریهای محدود اوکراین ـ هرچند در سایۀ پیشرویهای روسیه در جبهات دیگر ـ ممکن است در شکلگیری قضاوتهایی چون توصیفِ نیروهای مسکو بهعنوان «ببرِ کاغذی» از سوی برخی نقش داشته باشد.
پس از آنکه روسها در اوت رخنه کردند، یک واحد اوکراینی برای پسگیری قریههای هروزیکه و وسیله گسیل شد. این آبادیها در رأسِ یک برآمدگی تازهٔ روسی قرار داشتند؛ برآمدگیای که دو شاخهاش عمیقاً به خاک اوکراین فرو رفته بود و روی نقشه شبیه «دو گوشِ خرگوش» بهنظر میرسید.
عملیات از راهِ تکنولوژی آغاز شد: رباتهای زمینی مجهز به تیربار جلو آمدند و به مواضعِ پنهانِ دشمن شلیک کردند، در حالیکه بلندگوها از مخالفان میخواستند تسلیم شوند. سپس دو تانک اوکراینی وارد عرصه شدند و به سوی خانهها و مدرسهای که دیوارنگارهای رنگین داشت، آتش گشودند. گلولهها درختان را میلرزاند و تابلوِ ایستگاهِ اتوبوسِ «وِسِله» را به صدا درآورد. «بعد از آن وارد شدیم و محل را پاکسازی کردیم؛ هر خانه، هر بوته و هر زیرزمین.» این را فرماندهٔ واحد — با اسم رمزِ «تارانتینو» — گفت.
بازپسگیری هروزیکه نسبتاً سادهتر انجام شد؛ در یکی از ساختمانها چند نظامیِ روسِ گیجخورده با دستانِ بالا تسلیم شدند. اما تسخیرِ وسیله دشوارتر بود. پس از گذر از راه اصلی و کنار کلبههای شکسته و در آتش، گروهِ هشتنفری تارانتینو به دو خانهٔ آخر رسیدند. از زیرزمینی در یکی از آن خانهها به سویشان تیراندازی شد. «یک گلوله به کلاهخودم خورد؛ مثل مشت کوبیده بود،» او میگوید. «زنده ماندم، خدا را شکر. کلاهخودم جانم را نجات داد. غلتیدم کنار تا همقطارانم آتش را پاسخ دهند.»
پرتابی دیگر به کولهپشتی او اصابت کرد و یک پاوربانک را مشتعل ساخت؛ تارانتینو کوله را رها کرد و به نبرد ادامه داد. «پهپادهای ما آمدند و دشمن را از بین بردند. این نخستین مأموریتِ بزرگِ ما از این دست بود. البته هیجان بود، اما همه چیز را در تمرین آماده کرده بودیم.» او میگوید ده نظامی روس کشته شدند و در میان خود تلفات نداشتند.
از چهارده آگست که وسیله بازپس گرفته شد، مسکو تقریباً نیمی از آن جیبِ تازه را از دست داده است. الکساندر سیراسکی، فرماندهٔ کل نیروهای اوکراین، گفت نیروهای او ۳۳۰ کیلومتر مربع (۱۲۷ مایل مربع) را آزاد کرده و بیش از ۱۷۰ کیلومتر مربع را بهطور کامل از وجود دشمن پاکسازی نمودهاند. به گفتۀ وی، روسیه ۳٬۵۲۰ تلفات داده است که از آن میان ۱٬۹۸۸ نفر کشته شدهاند؛ او گزارش داد که شماری از نیروهای روس محاصره شدهاند و عملیات علیه آنها جریان دارد.
اهمیت ضدحملۀ کوچک اوکراین فراتر از مرزِ محلی است: این عملیات بر برداشتِ بینالمللی از جنگ اثر میگذارد. در دیدار جنجالیِ فوریه در کاخ سفید، ترامپ به زلنسکی گفته بود که پیروزیِ روسیه اجتنابناپذیر است و «تو کارت نداری». اما پس از گفتوگوی سپتامبرِ آنها در مجمع عمومی سازمان ملل، ترامپ گفت معتقد است اوکراین میتواند تمامِ سرزمینهای از دسترفتهاش از جمله کریمه را بازپس گیرد — و در همان سخن قوای کرملین را «ببرِ کاغذی» خواند.
زلنسکی در کیف گفت گفتوگو با ترامپ باعث شد فهمِ او از «واقعیاتِ میدان نبرد» بهتر شود. او تأکید کرد که موفقیتهای روسیه روی زمين غالباً گذراست و گروههای حملهٔ کوچک بهسرعت منهدم میشوند. «این حضور موقتی است.» او بازپسگیریِ وسیله و هروزیکه را «نه پیروزیای بزرگ، اما اثباتِ این که ما در حال باختن نیستیم» خواند و افزود: «این مهم است.»
این پیروزی کوچک همزمان با گسترشِ عملیاتِ اوکراین برای تضعیفِ تولید نفتِ روسیه از طریق حملاتِ پهپادی است. با این همه، در بخشهایی از جبهه روسیه هنوز پیش میرود: در تابستان، نیروهایش به ولایت دنیپروتروفسک نفوذ کردند و شهرِ شمالشرقیِ کوپیانسک نیز در تیررس قرار گرفت.
میجر یوگن لیههرکو، افسرِ ارشدِ غند مستقلِ مکانیزهٔ ۹۳ «خولودنی یار»، میگوید کرملین قوای کافی برای کسبِ پیشرویِ چشمگیر را ندارد. «آنها موفقیتهای محلی دارند، اما تصویرِ کلی را زیاد تغییر نمیدهد،» او تأکید کرد. «روسیها طرح و نقشهٔ روشنی ندارند؛ بیشتر از تندیِ حرکت و اینرسی پیش میآیند.»
از تابستان تاکنون، روسها تکتیکهایشان را تغییر دادهاند: بهجای استفاده از وسایطِ زرهی که در مقابلِ پهپادها آسیبپذیرند، دهها گروهِ کوچکِ پیادهٔ چهار تا شش نفری را به کار میگیرند تا خطهای اوکراینی را نفوذ کنند، دوباره سازماندهی شوند و سپس جلوتر بروند. «تخریبِ آنها آسان است اما یافتنشان دشوار،» لیههرکو گفت. «در حملاتِ بزرگ واضحاند و در نتیجه کشتنشان سختتر میشود.»
در مقرِ غند، صفحهای تصاویرِ زندهٔ میدانِ نبرد را که پهپادهای شناسایی میفرستادند نشان میداد. در قریۀ خاکستریمنطقهای یابلونیفکا دو سربازِ روس در لباسِ سبز از یک خانه فرار کردند و در لکهای از جنگل پنهان شدند. «زوم کن!» یکی از افسران گفت. یک شلیکِ توپخانهای دورتر نشست و ستونهایی از دودِ خاکستری را بر فراز کشتزارها و کلبههای بدون سقف پراکند؛ سرنوشتِ آن دو سرباز اما نامعلوم ماند.
لیههرکو میگوید وضعیتِ واقعیِ میدان با نقشههایی که پیشرویِ پیوستهٔ روسیه را نشان میدهند، متفاوت است. او نموداری کشید که در آن چند لکهٔ کوچک نمادِ نیروهای دشمن بود. «شرایط پویاتر است؛ ما عملاً در مواضعمان ایستادهایم و آنها تلاش میکنند پیش بروند.»
سرگی، قوماندان واحدِ تانکِ غند، وضعیت را «دشوار اما باثبات» توصیف کرد. افسر ارشدِ ۹۳، ویتالئی پیاسِتسکی، گفت نشانههایی هست که ارتشِ روسیه در حال فشار افتادن است: حملاتِ اوکراین دسترسیِ آنها به سوخت را کاهش داده و آنها را وادار ساخته استفاده از وسایطِ زرهی و توپخانه را کم کنند. در سپتامبر، سرعتِ پیشرویهای روسیه کاهش یافت و تنها ۲۵۹ کیلومتر مربع زمین تصرف شد — تقریباً نصفِ رقمِ آگست و کمترین میزان از ماه می تا کنون — و آنها تلفاتِ سنگینی متحمل شدند.
به گفتۀ پیاسِتسکی، روحیهٔ اوکراینیها بالاست. «همه چیز بسته به فرمانده است.» او افزود که اسیرانِ سابقی که پس از امضا کردنِ قرارداد با نیروهای مسلح اوکراین از زندان آزاد شدهاند (بر مبنای طرحی که در ۲۰۲۴ اجرا شد)، ثابت کردهاند جنگجویانی سرسخت و با تابآوریاند: «آنها از مکتبِ سختی آمدهاند و بسیار مؤثرند.» دربارهٔ تارانتینو گفت: «شهامت هست و تارانتینو هست — او در سطحی دیگر میجنگد.»
پایانِ این جنگ کی خواهد بود؟ پیاسِتسکی کوتاه پاسخ میدهد: «روسیها خیلی عمیق در این جنگ فرو رفتهاند. کارِ ما این است که بیشترین زیان را به آنها وارد کنیم. من نمیخواهم به پایان فکر کنم؛ نمیخواهم ناامید شوم.»
