یکه تازی آذربایجان از قره باغ تا اروپا

یکه تازی آذربایجان از قره باغ تا اروپا (1)
ساناز نفیسی

جمهوری آذربایجان پس از پیروزی‌های نظامی در قره‌باغ و کاهش نفوذ روسیه، به بازیگری مهم در منطقه قفقاز و تأمین‌کننده انرژی اروپا تبدیل شده است. اکنون فرصت نادری برای امضای توافق صلح با ارمنستان دارد، اما به دلیل برتری خود، در امضای آن تعلل می‌کند. با این حال، وابستگی به انرژی و تحولات ژئوپلیتیکی آینده، موقعیت جدید آذربایجان را شکننده می‌کند.
در پنج سال گذشته، کشورهایی کمی به اندازه جمهوری آذربایجان دگرگونی‌ چشم‌گیری در وضعیت خود تجربه کرده‌اند. تا همین سال ۲۰۲۰، این کشور کوچک و ثروتمند از منابع نفت و گاز طبیعی، درگیر نزاعی چند دهه‌ای با همسایه‌اش ارمنستان بود و کنترل کامل بر قلمرو خود نداشت. سال‌ها بود که منطقه جدایی‌طلب قره‌باغ کوهستانی—با جمعیتی عمدتاً ارمنی و در درون مرزهای به‌رسمیت‌شناخته‌شده‌ بین‌المللی آذربایجان—توسط نهادی خودخوانده اداره می‌شد که مورد حمایت ارمنستان بود. این وضعیت حل‌نشده، آذربایجان را از نظر دیپلماتیک محدود کرده و تعامل بین‌المللی با این کشور را کاهش داده بود.

همچنین، این بن‌بست موجب وابستگی راهبردی کشور—به‌ویژه به روسیه—شده بود؛ روسیه خود را به‌عنوان میانجی حیاتی منطقه معرفی کرده و از این وضعیت برای حفظ نفوذ بر ارمنستان و اعمال فشار بر آذربایجان بهره می‌برد. امروز اما شرایط کاملاً دگرگون شده است. این عبارات بخشی از یادداشت فارن افرز است که آن را در سه بخش تقدیم می‌کنیم.

باکو پس از دو جنگ موفق در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳، آذربایجان توانست قره‌باغ کوهستانی و هفت منطقه مجاور آن را که از اوایل دهه ۱۹۹۰ تحت کنترل نیروهای ارمنی بود، دوباره به قلمرو خود بازگرداند. این کشور اکنون به‌وضوح برتری راهبردی بر ارمنستان دارد. هم‌زمان، با توجه به درگیری روسیه در جنگ اوکراین، مسکو بخش زیادی از نفوذ منطقه‌ای سابق خود را به آذربایجان واگذار کرده است. درحالی‌که روسیه از بازارهای غربی محروم شده، آذربایجان به‌عنوان تأمین‌کننده جهانی انرژی، به‌ویژه برای اروپا، اهمیت بیشتری یافته است.

این کشور همچنین روابط خود را با ترکیه و اسرائیل تقویت کرده، حضور دیپلماتیک و اقتصادی خود در آسیای مرکزی را گسترش داده و در خاورمیانه نیز نقش‌آفرینی بیشتری کرده است. علاوه بر این، دولت آذربایجان روابط خوبی با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، دارد که از دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش روابط تجاری با پایتخت آذربایجان، باکو، داشته است.

در بحبوحه این موفقیت‌های چشمگیر، آذربایجان اکنون در برابر یک انتخاب مهم قرار دارد. پس از ۳۶ ماه مذاکره، این کشور فرصت نادری برای دستیابی به صلحی پایدار با ارمنستان دارد. در اواسط مارس، مقام‌های باکو و ایروان اعلام کردند که بر سر متن نهایی توافق‌نامه صلح مورد انتظار به توافق رسیده‌اند. در صورت نهایی شدن، این معاهده نقطه پایانی بر یک مناقشه دیرینه خواهد بود و همراه با گرجستان، کشور سوم منطقه، نظم جدیدی در قفقاز جنوبی رقم خواهد زد. با این حال، مشخص نیست که آذربایجان این فرصت را غنیمت خواهد شمرد یا نه. با احساس برتری، این کشور خواستار امتیازات بیشتری از ارمنستان شده و ظاهراً عجله‌ای برای امضای توافق ندارد.

از سوی دیگر، اگرچه اقتصاد متکی بر نفت و گاز آذربایجان در سال‌های اخیر باعث رونق شده، اما این دستاوردها شکننده‌اند و تلاش چندانی برای تنوع‌بخشی صورت نگرفته است. حتی افتی جزئی در قیمت انرژی—که از اوایل ۲۰۲۵ آغاز شده—می‌تواند مالیه دولتی را دچار بحران کرده و آسیب‌پذیری‌های عمیق‌تر، از جمله نابرابری اجتماعی فزاینده و نارضایتی عمومی، را نمایان سازد. الهام علی‌اف، که بیش از ۲۰ سال است قدرت را در دست دارد، همچنان به تقویت کنترل سیاسی خود ادامه می‌دهد و برای جلب رضایت مردم، بر رشد اقتصادی کشور و روایت قدرت ملی تکیه کرده است.

سایه روسیه بر قره باغ

این نقاط ضعف، همراه با بی‌ثباتی ژئوپولیتیکی منطقه، صعود آذربایجان را شکننده می‌سازد. اگر جنگ اوکراین به پایان نزدیک شود، روسیه ممکن است دوباره تمرکز خود را بر منطقه‌ای بگذارد که هنوز در آن نفوذ دارد؛ از جمله بر ارمنستان، متحد دیرین خود. حتی در نبود چنین تحولی، کرملین می‌تواند نقش مورد نظر باکو را ایفا نکند؛ به‌ویژه اگر توافق صلحی امضا نشود و مسیرهای حمل‌ونقل میان ارمنستان و آذربایجان همچنان بسته بماند.

در چنین حالتی، روسیه ممکن است بار دیگر خود را به‌عنوان تضمین‌کننده اصلی ارتباطات منطقه‌ای معرفی کند؛ اما این بار براساس شرط های خود. بدون توافق صلح، آذربایجان ممکن است از نظر اقتصادی آسیب‌پذیر، از نظر سیاسی بیش‌ازحد گسترده و از نظر راهبردی در وضعیت ایستا قرار گیرد. در غیاب منافع حاصل از صلح، از جمله جذب سرمایه خارجی و ادغام اقتصادی منطقه‌ای، این کشور احتمالاً فرصت ساختن نظمی سیاسی پایدارتر در داخل را نیز از دست خواهد داد.

در نتیجه، قفقاز جنوبی ممکن است در چرخه رقابت باقی بماند و بهترین فرصت خود برای همکاری معنادار میان سه کشور منطقه را از دست بدهد. از برخی جهات، این واقعیت که آذربایجان و ارمنستان—دو دشمن دیرینه—توانسته‌اند پیش‌نویس توافقی را تدوین کنند، خود شگفت‌انگیز است. بدون تهاجم حمله روسیه به اوکراین، احتمال آغاز روند صلح نیز وجود نداشت. ماجرا از سال ۲۰۲۰ آغاز شد، زمانی که آذربایجان در جنگی شش‌هفته‌ای پیروزی قاطعی بر ارمنستان به دست آورد و بیشتر سرزمین‌هایی را که در دهه ۱۹۹۰ از دست داده بود، بازپس گرفت.

عامل کلیدی این پیروزی، فناوری پیشرفته پهپادی اسرائیل و ارتشی بود که با صرف ۴۰ میلیارد دلار هزینه و دهه‌ها آموزش، رزمایش مشترک و هماهنگی با ترکیه متحول شده بود. اما درست زمانی که نیروهای آذربایجانی آماده بازپس‌گیری کامل مناطق باقی‌مانده قره‌باغ بودند، روسیه مداخله کرده، حمله را متوقف ساخت و نیروهای حافظ صلح خود را در خاک آذربایجان مستقر کرد. از منظر باکو، این اقدام مسکو، پیروزی مشروع آن‌ها را ربوده بود. برای آذربایجان، که همانند ارمنستان یک جمهوری سابق شوروی است، حضور نظامی روسیه تداعی‌کننده بازگشتی به گذشته بود.

جنگ اوکراین و نتایج آن برای آذربایجان

آذربایجان اکنون به روسیه وابسته شده بود، کشوری که از این وضعیت به نفع منافع خود استفاده می‌کرد. از سوی دیگر، ارمنستان عملاً امنیت جمعیت ارمنی‌تبار قره‌باغ را به مسکو واگذار کرده بود، با این فرض که کرملین—حامی سنتی ارمنستان—هرگز اجازه نخواهد داد باکو حاکمیت خود را به‌طور کامل بازگرداند. در آستانه حمله روسیه به اوکراین، کرملین به دنبال تنظیم قواعدی برای نیروهای حافظ صلح خود بود که به آن‌ها اجازه می‌داد نقش نیروی اشغالگر غیررسمی ایفا کنند.

آذربایجان با این موضوع مخالفت کرد و با غرق شدن روسیه در جنگ اوکراین، این مسأله عملاً از دستور کار خارج شد. با توجه به عدم برخورداری نیروهای روس از مأموریتی رسمی و نیز عدم مشارکت فعال مسکو، آذربایجان جسورتر شد و با یورش‌های نظامی محدود و گسترش مواضع در مناطق ارمنی‌نشین، حضور روسیه را به چالش کشید.

از اوایل ۲۰۲۲، این اقدامات تدریجاً تضمین‌های امنیتی روسیه را تضعیف کرد و پیامی روشن به دولت ارمنستان و جمعیت ارمنی‌تبار قره‌باغ فرستاد مبنی بر اینکه نیروهای حافظ صلح دیگر برای محافظت از آنان مداخله نخواهند کرد. این پیام در سپتامبر ۲۰۲۳ تأیید شد، زمانی که آذربایجان عملیات نظامی گسترده‌ای را آغاز کرد که در عرض چند ساعت به تسلط کامل بر قره‌باغ انجامید؛ بی‌آنکه مقاومتی از سوی روس‌ها صورت گیرد. ارمنستان که خود را ناتوان می‌دید، کناری ایستاد و آذربایجان پیروزی قاطعی کسب کرد، در حالی که جمعیت ارمنی قره‌باغ به‌صورت دسته‌جمعی به ارمنستان گریختند؛ جمعیتی که سال‌ها در برابر الحاق به حاکمیت آذربایجان مقاومت کرده بودند.

در این میان، دولت علی‌اف نیز از تحولات ژئوپولیتیکی برای افزایش نفوذ منطقه‌ای خود بهره گرفته بود. با تحریم روسیه از سوی غرب، مسکو به مسیرهای جایگزین تجاری—به‌ویژه کریدور شمال-جنوب که از روسیه از طریق آذربایجان و ایران به خلیج فارس می‌رسد—وابسته شده بود. اگرچه زیرساخت‌های این مسیر هنوز در حال توسعه است، ولی برای روسیه منزوی‌شده حیاتی شده و قدرت چانه‌زنی آذربایجان در برابر کرملین را افزایش داده است.

با تضعیف روسیه، آذربایجان همچنین روابط راهبردی خود با ترکیه را تعمیق بخشیده است. در «بیانیه شوشا» در سال ۲۰۲۱، دو کشور همکاری نظامی را گسترش داده و اتحاد خود را به‌عنوان عامل بازدارنده در برابر مداخلات خارجی تعریف کردند. مسکو اکنون درک کرده بود که مقابله با باکو می‌تواند رابطه پیچیده و راهبردی‌اش با ترکیه را به خطر اندازد.

از جنگ ۲۰۲۰، روسیه مخالف توافق صلح رسمی میان ارمنستان و آذربایجان بود، زیرا این توافق ممکن بود از نفوذش در منطقه بکاهد. اما پس از حمله به اوکراین، اتحادیه اروپا با حمایت ایالات متحده—که در روند میانجیگری نیز فعال بود—مذاکرات مستقیم سطح بالا میان باکو و ایروان را آغاز کرد و چارچوب جدیدی برای مذاکرات به‌وجود آورد. در نتیجه این تلاش‌ها، در اواخر ۲۰۲۲، ارمنستان به‌طور رسمی تمامیت ارضی آذربایجان را به‌رسمیت شناخت؛ اقدامی که تا یک سال پیش غیرقابل تصور بود.

از سوی دیگر، آذربایجان نیز خود را بازیگری مستقل‌تر معرفی کرد که توان تعامل با روسیه، ترکیه و غرب را به‌طور هم‌زمان دارد. تا سال ۲۰۲۴، این کشور حتی موفق شد نیروهای حافظ صلح روس را پیش از موعد از خاک خود خارج کند و بدین‌ترتیب مسیر را برای صلحی دوجانبه و پایدار هموار سازد.

یکه تازی آذربایجان از قره باغ تا اروپا (2)
ساناز نفیسی

چرایی اهمیت قفقاز جنوبی

برای جمهوری آذربایجان، اما، صلح با ارمنستان تنها یکی از چند فرصت ناشی از جنگ اوکراین بود. با تلاش اروپا برای کاهش وابستگی به انرژی روسیه، باکو به عنوان جایگزینی نسبی مطرح شد. هرچند صادرات گاز آذربایجان به بزرگی صادرات روسیه نبود، اما به اندازه‌ای کافی بود تا امنیت انرژی اروپا به‌ویژه در کشورهای جنوبی‌تر را تقویت کند. از طریق کریدور گاز جنوبی که گاز آذربایجان را از طریق گرجستان و ترکیه به اروپا می‌رساند، باکو نقش خود را به عنوان شریک کلیدی انرژی تثبیت کرد و بین سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ بیش از ۴۴ میلیارد متر مکعب گاز به اتحادیه اروپا صادر کرد.با این حال، سودهای اقتصادی کمتر از انتظار برخی در باکو بود. علی‌رغم افزایش قیمت جهانی انرژی، صادرات گاز طی این چهار سال حدود ۱۲ میلیارد دلار درآمد داشت که کمتر از درآمد نفت در یک سال بود. چشم‌انداز همچنین به دلیل تمایل محدود اروپا برای توسعه زیرساخت‌های دریافت گاز آذربایجان مبهم‌تر شده است، زیرا برخی کشورهای عضو این را با اهداف بلندپروازانه اقلیمی اتحادیه اروپا مغایر می‌دانند.همزمان، با فروپاشی مسیرهای سنتی تجارت اروپا-آسیا از طریق روسیه به دلیل تحریم‌ها، آذربایجان فرصت‌های اقتصادی جدیدی یافت. روسیه به منطقه قفقاز جنوبی به عنوان مسیر حیاتی برای مسیرهای جایگزین شمال-جنوب متکی شد و آذربایجان نیز با بهره‌گیری از موقعیت ترانزیتی خود برای مسیرهای شرق-غرب جایگزین، که به واسطه تلاش‌های غربی برای تغییر مسیر تجارت از آسیا به دور از روسیه از طریق دریای خزر شکل گرفته، سود برد. هرچند حجم بار در این مسیر افزایش یافته اما به دلیل محدودیت‌های زیرساختی هنوز تنها ۳ تا ۵ درصد از تجارت اوراسیا را شامل می‌شود. اهمیت روزافزون آسیای مرکزی به عنوان منبع مواد اولیه حیاتی، تنوع انرژی و تعادل استراتژیک در برابر روسیه و چین، توسعه این مسیرها را ارزشمند کرده است. حتی اگر کریدور میانی به اهداف بلندپروازانه خود نرسد، موقعیت استراتژیک آذربایجان جایگاه آن را حفظ خواهد کرد.

پیامدهای اختلاف های تهران و باکو

با این حال، این نفوذ ژئوپلیتیکی جدید نتوانسته آذربایجان را از اختلاف های منطقه‌ای، به‌ویژه با ایران، مصون نگه دارد. روابط دو کشور پس از جنگ ۲۰۲۰ که کنترل آذربایجان بر بخش وسیعی از مرز با ایران را بازگرداند و روابط با رقبای تهران یعنی ترکیه و اسرائیل را تقویت کرد، به شدت تیره شد. حمله مسلحانه به سفارت آذربایجان در تهران اوایل ۲۰۲۳، به اختلاف ها دامن زد.اگرچه تنش‌ها پس از آن کاهش یافته، ایران نفوذ خود بر باکو، از جمله رابطه دیرینه با نخجوان، منطقه جداافتاده آذربایجان در مرز ایران، را ممکن است از دست بدهد. در مارس ۲۰۲۵، ترکیه و آذربایجان خط لوله گاز جدیدی را که نخجوان را به شبکه گاز ترکیه متصل می‌کند، افتتاح کردند و وابستگی چندین دهه‌ای نخجوان به انرژی ایران را کاهش دادند. اگر توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان همچنین مسیر زمینی مستقیمی را از آذربایجان به نخجوان از طریق جنوب ارمنستان باز کند، ایران یک نقطه اتکای دیگر خود را از دست خواهد داد. چنین تغییری نقش ایران را نه تنها در انتقال انرژی بلکه در تجارت منطقه‌ای که ایران مدت‌ها به عنوان گذرگاه کالاهای ترکیه به آسیای مرکزی عمل کرده، کاهش می‌دهد و نفوذ ترکیه را در منطقه افزایش خواهد داد.ایران همچنین نگرانی‌های عمیق‌تری نسبت به آذربایجان دارد؛ اینکه در یک درگیری احتمالی آینده درباره برنامه هسته‌ای‌اش، باکو ممکن است به سکوی عملیات ادعایی نظامی اسرائیل تبدیل شود. افزایش جایگاه بین‌المللی آذربایجان نتوانسته این کشور را از ضعف‌های داخلی محافظت کند. پس از پیروزی در قره‌باغ، رئیس‌جمهور علی‌اف محبوبیتی بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ پسا شوروی کشور به دست آورد. این باید فرصت نادری برای یک بازنشانی سیاسی گسترده باشد؛ زیرا سال‌ها فقدان اصلاحات سیاسی و اقتصادی و سرمایه‌گذاری بیش از حد در حوزه نظامی به دلیل حل‌نشدن درگیری توجیه می‌شد و بسیاری از آذربایجانی‌ها امیدوار بودند پیروزی، کشور را باز و هویت ملی «پساقراباغ» جدیدی بسازد.

اقتصاد شکننده
اما این امیدها به سرعت رنگ باخته است. از سال ۲۰۲۳ دولت دست خود را بیشتر بسته، روزنامه‌نگاران، فعالان و مخالفان را زندانی کرده، دسترسی رسانه‌های خارجی را محدود و فعالیت چند سازمان ملل و نهادهای بشردوستانه را محدود کرده است. دولت همچنان ارمنستان را تهدید می‌داند و از تجربه مشترک جنگ، از دست دادن سرزمین و جابجایی جمعیت بهره می‌برد، اما با بازگشت مناطق اشغال‌شده و نبود تمایل عمومی به درگیری مجدد، آن تجربیات دیگر به اندازه گذشته تأثیرگذار نیستند. دولت علاقه‌ای به خروج از این روایت ندارد، نه تنها برای مشروعیت داخلی، بلکه به این دلیل که هیچ داستان ملی جایگزین واضحی شکل نگرفته است. و با تضعیف روایت دولت، چالش‌های ساختاری که قبلاً پنهان شده بودند، از جمله ناامیدی عمومی از فرصت‌های اقتصادی محدود و نگرانی از شفافیت حاکمیت بیشتر دیده می‌شوند. زیر سطح، آسیب‌پذیری‌های اقتصادی در حال افزایش است. آذربایجان به شدت به درآمدهای ناپایدار نفت و گاز دریای خزر متکی است. تولید نفت از اوج ۸۲۳ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۱۰ به ۵۶۶ هزار بشکه در اوایل ۲۰۲۵ کاهش یافته است، زیرا استخراج دشوارتر شده است. توسعه ذخایر جدید ممکن است سال‌ها طول بکشد و نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی قابل توجه باشد که در دنیایی که به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر می‌رود، دشوار خواهد بود. حتی کاهش متوسط قیمت نفت در سال جاری—از حدود ۸۰ دلار در اوایل ۲۰۲۵ به ۶۴ دلار در اواخر ماه مه—می‌تواند در صورت تداوم، بیش از ۲۰ درصد درآمد دولت را از بین ببرد.

یکه‌‌تازی آذربایجان از قره‌باغ تا اروپا (۳)
ساناز نفیسی
مجله‌ی فارین افیرز

غایب بزرگ در قره باغ؛ پیامدهای هم‌صدایی ترکیه با آذربایجان

تنها موقعیت جغرافیایی باکو برای تبدیل شدن به یک قطب حیاتی انرژی و تجارت شرق-غرب کافی نیست. کشورهایی که موفق شده‌اند از جایگاه جغرافیایی خود بهره‌برداری کنند — چه در اروپا، خلیج فارس یا آسیای میانه — آن را با قابلیت اطمینان نهادی، شفافیت مقرراتی و حداقلی از ثبات سیاسی ترکیب کرده‌اند. سرمایه‌گذاران خارجی ممکن است الزاماً دموکراسی نخواهند، اما به سیستم‌های مبتنی بر قانون نیاز دارند؛ جایی که تصمیم‌گیری‌ها قابل پیش‌بینی باشد، نهادها به طور منظم عمل کنند و دخالت سیاسی و فساد کنترل شده باشد. بدون این شرایط، هیچ مسیری—هرچقدر هم که استراتژیک باشد—نمی‌تواند به پتانسیل کامل خود برسد.جنگ اوکراین موقعیت آذربایجان را به شیوه‌هایی تقریباً غیرقابل تصور تغییر داده است. اما این دستاوردهای کوتاه‌مدت تضمین‌کننده ثبات پایدار نیستند و اعتماد بیش از حد دولت به صعود کشور می‌تواند به ضد خودش تبدیل شود. برای مثال، در دسامبر گذشته، پس از آنکه یک موشک روسی به اشتباه یک هواپیمای مسافربری آذربایجانی را سرنگون کرد، خود علی‌اف به طور علنی از کرملین انتقاد کرد. واکنش باکو — باز و جسورانه — نشانه نگرشی نوین بود: دیگر همچون گذشته از مسکو نمی‌ترسد. اما این ممکن است در صورت بازپس‌گیری نفوذ روسیه در قفقاز تغییر کند.

به همین ترتیب، مقامات آذربایجانی فرض می‌کنند نزدیکی دیپلماتیک کشورشان به اسرائیل و نزدیکی جغرافیایی به ایران، باکو را برای منافع بلندمدت آمریکا ضروری خواهد کرد — صرف‌نظر از اینکه چه کسی در کاخ سفید باشد. دولت حتی ترجیح خود را برای دومین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ اعلام کرده بود، با این حساب که ترامپ موضع سخت‌تری در قبال ایران خواهد داشت. اما این همگرایی خطرات خاص خود را دارد. به ادعای ناظران اگر تنش‌ها بین ایران، اسرائیل و آمریکا افزایش یابد، تهران ممکن است واکنش نشان دهد—به‌ویژه اگر باکو ظاهراً از اسرائیل حمایت کند.در همین حال، آذربایجان فرصت تاریخی صلح منطقه‌ای پایدار را به تعویق انداخته است. در به تأخیر انداختن توافق با ارمنستان، باکو دو خواسته اصلی مطرح کرده است: اصلاح قانون اساسی ارمنستان برای حذف ادعاهای سرزمینی فرضی و اعطای یک کریدور زمینی بی‌وقفه که سرزمین اصلی آذربایجان را به نخجوان متصل کند. مقامات آذربایجانی همچنین به طور غیررسمی اشاره کرده‌اند که ممکن است تضمین سرمایه‌گذاری قابل توجهی از اتحادیه اروپا و نهادهای توسعه غربی برای بازسازی مناطق سابقاً تحت کنترل ارمنی‌ها را طلب کنند. منطقه قره‌باغ و اطراف آن اکنون به تدریج توسط برخی از بیش از ۶۰۰ هزار آذربایجانی که در جنگ دهه ۱۹۹۰ آواره شده بودند، بازاسکان داده می‌شوند، اما روند پیشرفت کند است؛ تاکنون تنها حدود ۱۳ هزار نفر بازگشته‌اند. بسیاری از شهرها آسیب‌های شدیدی دیده‌اند و تقریباً همه چیز—از زیرساخت‌ها تا مسکن—باید از صفر و در میان عملیات پاکسازی مین بازسازی شود. اما ممکن است چنین سرمایه‌گذاری غربی‌ای صورت نگیرد.

پای اروپا به قفقاز باز شد

با خلاقیت، صبر و اعتماد، بسیاری از این مسائل قابل حل هستند. نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان، حامی جدی توافق است و اگر بتواند ارمنی‌ها را متقاعد کند که اصلاح قانون اساسی فقط یک گام دوجانبه برای ایجاد اعتماد است که پاداش‌های اقتصادی بلندمدت بزرگتری به دنبال دارد، ممکن است در نهایت موفق شود. اما اگر چنین گام بحث‌برانگیزی را قبل از انتخابات مهم پارلمانی ارمنستان در ۲۰۲۶ بردارد، منتقدان داخلی او را به معامله‌کردن متهم خواهند کرد و کل روند صلح ممکن است به هم بخورد. شایان ذکر است که پاشینیان تنها چهره سیاسی عمده‌ای است که در ایروان برای یک توافق دائمی تلاش می‌کند و اعضای مخالف دولت، اصلاحات پیشنهادی قانون اساسی را خیانت به منافع ملی خوانده‌اند. اگر پاشینیان قدرت را از دست بدهد، می‌تواند درهای ورود به رهبری بسیار متفاوتی را باز کند که احتمالاً ترکیبی از شخصیت‌های انتقام‌جو و طرفدار روسیه هستند و ممکن است تجدید درگیری با آذربایجان را به نفع سیاسی خود ببینند.علاوه بر این، برای بسیاری از ارمنی‌ها، موضوع بازگشایی مسیرهای تجاری و مرزها—که برخی از آنها بیش از سه دهه بسته بوده‌اند—همچنان مسئله‌ای سیاسی است، به‌ویژه مسیر پیشنهادی که آذربایجان را به نخجوان متصل می‌کند. در این زمینه، اتحادیه اروپا که هنوز به عنوان یک میانجی قابل اعتماد برای هر دو طرف دیده می‌شود، می‌تواند ترتیبات عملی ارائه دهد که انتظارات هر دو طرف درباره دسترسی و کنترل را برآورده کند—در حالی که کمک مالی، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و حمایت فنی برای اجرای آنها را نیز فراهم کند. اروپا نیز از این توافق سود خواهد برد: یک توافق موفق می‌تواند توازن ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی را برای همیشه از روسیه دور کند.

نقش ترکیه نیز بسیار حیاتی خواهد بود. آنکارا قفقاز جنوبی را بخشی از حوزه استراتژیک خود می‌داند و عادی‌سازی روابط با ارمنستان را ابزاری برای کمک به شکل‌دهی (نه تسلط بر) نظم پس از جنگ می‌بیند. آنکارا در هر مرحله به باکو احترام گذاشته و گفته است که تنها با رضایت آذربایجان مرز خود با ارمنستان را باز خواهد کرد. یک توافق صلح چراغ سبز به آنکارا می‌دهد و به توسعه یک نظم منطقه‌ای جدید کمک می‌کند که در آن تعامل ترکیه، با حمایت دیپلماسی اتحادیه اروپا، می‌تواند به ارمنستان یک شانس استراتژیک بدهد و بازگشت روسیه را محدود کند. نقش منطقه‌ای قوی‌تر ترکیه همچنین به آذربایجان کمک خواهد کرد، که در نهایت برای مقابله با فشار احتمالی مجدد روسیه به ترکیه متکی است. سؤال این نیست که آیا پیمان صلح مطلوب است یا نه، بلکه این است که آیا می‌توان آن را پیش از بسته شدن پنجره فرصت حاصل کرد یا خیر.هر چه روند توافق بیشتر به تأخیر بیفتد، روند به تغییرات سیاسی و دخالت خارجی آسیب‌پذیرتر خواهد شد. شکنندگی داخلی ارمنستان، کاهش توجه جهانی و تجدید علاقه روسیه می‌تواند گام‌های مثبت سه سال گذشته را به‌هم بزند. فرصتی که به‌دلیل مشغولیت مسکو در اوکراین ایجاد شده است، بی‌نهایت نیست. اگر تغییرات ژئوپلیتیکی بیشتری بدون وجود توافقی پایدار رخ دهد، روسیه ممکن است راه‌هایی برای بازگشت پیدا کند—شاید نه برای بازگرداندن سلطه سابق، بلکه برای ممانعت از پیشرفت، طولانی کردن ابهام و تضمین حفظ منافع خود. چنین نتیجه‌ای به نفع هیچ‌کدام از طرفین متأثر از حضور روسیه نخواهد بود—نه آذربایجان، نه ارمنستان و نه کل منطقه.

از مجله‌ی فارین افیرز

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخر الأخبار