پاکستان؛ قدرتی در حال صعود با زخمهای درونی
نویسنده: مایکل کوگلمن
منبع: نشریهٔ Foreign Policy
۷ نوامبر ۲۰۲۵
⸻———
-دید از اسلامآباد
در ماههای اخیر، پاکستان بهگونهای غیرمنتظره در محور توجهات ژیوپولیتیکی قرار گرفته است؛ از بازتنظیم روابط با ایالات متحده گرفته تا گسترش همکاری با کشورهای حوزهٔ خلیج، از جمله امضای پیمان دفاع مشترک با عربستان سعودی. شاید مهمتر از همه، احساس اعتمادبهنفس تازهای است که اسلامآباد پس از رویارویی کوتاه و پرتنش با هند در ماه می به دست آورده است.
اما با وجود این موفقیتهای ظاهری، کارشناسان هشدار میدهند که پاکستان نباید از چالشهای عمیق داخلی غافل شود. در روزهای اخیر، طی اقامتم در اسلامآباد و گفتوگو با مقامها و تحلیلگران مختلف، این واقعیتها بهوضوح آشکار گردید.
در بحثهای سیاست خارجی، فضای نوعی غرور ملی محسوس است. در سراسر پایتخت، بنرهایی از هفتهٔ دوستی پاکستان و ترکیه نصب شده است؛ نشانهای از گسترش روابط تازه در کنار همکاری دیرینه با چین، ایران و روسیه.
اما بهمحض آنکه سخن از امنیت داخلی به میان میآید، فضا بهکلی تغییر میکند. بر اساس آمار رسمی تازه، پاکستان امسال با ۴٬۳۷۳ حملهٔ تروریستی روبرو شده است. بیشتر این حملات از سوی گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP) انجام شده که از پایگاههای خود در افغانستان فعالیت میکند.
در هفتههای اخیر، اسلامآباد چند دور گفتوگوی میانجیگرانهٔ بینالمللی با حکومت طالبان افغانستان برگزار کرده و قرار است دور بعدی در روز پنجشنبه در ترکیه انجام شود. با این حال، بدبینی گستردهای نسبت به تمایل طالبان برای مهار گروه TTP وجود دارد، زیرا این گروه متحد نزدیک آنان است.
پاکستان اکنون در برابر انتخابی دشوار قرار دارد:
آیا باید حملات نظامی تازهای علیه مواضع TTP در داخل افغانستان انجام دهد و خطر تلافیجویی را بپذیرد، یا از آن صرف نظر کند و در نتیجه شاهد ادامهٔ حملات بر نیروهای امنیتی خود باشد؟ حملات ماه گذشته پاکستان منجر به شدیدترین درگیری میان دو کشور از زمان بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱ شد.
در کنار این، هرچند رسانههای پاکستانی از سرنگونسازی جتهای هندی در ماه می سخن میگویند، بسیاری از شهروندان از احتمال ازسرگیری درگیری با هند نگراناند، بهویژه در حالی که کشور گرفتار تهدیدهای تروریستی و تنشهای مرزی است. مانورهای نظامی اخیر هر دو کشور و محدودیتهای تازهٔ حریم هوایی بر این نگرانیها افزوده است.
-بحرانهای اقتصادی و سیاسی
در عرصهٔ اقتصادی، وضعیت نیز نگرانکننده است. ثبات نسبی در تورم و نرخ ارز عمدتاً نتیجهٔ پشتیبانی های مالی خارجی بهویژه از سوی صندوق بینالمللی پول (IMF) بوده است. با این حال، بدهیهای سنگین و ضعف ساختاری همچنان مانع رشد پایدار میگردد و اصلاحات بنیادی به کندی پیش میرود.
در همین حال، بحثها بر سر تغییرات پیشنهادی در قانون اساسی بالا گرفته است. منتقدان بیم دارند که این اصلاحات بتواند استقلال قوهٔ قضائیه را محدود کند و اختیارات حکومتهای ایالتی را کاهش دهد.
کارشناسان هشدار میدهند که ممکن است دوران طلایی ژیوپولیتیکی پاکستان کوتاهمدت باشد. اگر بحران خاورمیانه فروکش کند، ارزش راهبردی پاکستان برای آن منطقه کاهش خواهد یافت. همچنین، رئیسجمهور امریکا دونالد ترامپ ممکن است از کندی روند سرمایهگذاری در پاکستان خسته شود.
تجربهٔ تاریخی نیز چنین بوده است: در دوران جنگ سرد و پس از حوادث ۱۱ سپتمبر، پاکستان از اهمیت ژیوپولیتیکی بالایی برخوردار بود، اما این موقعیت ماندگار نماند. اگر شرایط کنونی تغییر کند، حکومت پاکستان ممکن است نتواند توجه جهانی را از مشکلات داخلی خود منحرف سازد.
با این حال، بحثها در اسلامآباد بر سر جهتگیری آینده ادامه دارد. در گفتوگوهایی که داشتم، مقامها از برنامههایی سخن گفتند که پاکستان با تکیه بر ظرفیت خود بتواند با همسایگان غیر از هند برای پیشبرد منافع مشترک همکاری کند — از اتصال منطقهای و دیجیتالیسازی گرفته تا مبارزه با بیماریها و تغییر اقلیم.
در نهایت، پاکستان کشوری است با چالشهای فراوان و جمعیت جوان روبهگسترش؛ از اینرو، بازی بلندمدت و نگاه راهبردی تنها گزینهٔ واقعبینانه برای آینده است.
